loading...
قلب یخی
لایو بازدید : 5 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
بنام خدا
سلام

نهار دوغ و ماست را توامان میل نمودم و بعد از فراغت مشغول خلال دندان زدن بودم که ناگهان حالتی دست داد و خود را در کنار صندوقی به بزرگی میادین نفتی ایران زمین دیدم.
در این هنگام صندوق باز شد و موجودی به هیبت گراز و سر انسان از درون صندوق هفتصد میلیارد دلار برداشت و به جای نامعلومی برد ..

در همین حالات دیدم رفیق اش که سری شبیه روباه داشت و همیشه او را مشایعت میکرد گفت الان است که گندش در بیاید و رسوای عام شویم و بگذار سر مردم را با یک هفتصدم آن که همانا سه هزار میلیارد تومان باشد و مبلغ دهان پر کنی است گرم نماییم آنچنانکه خیال خلق مجموع شود که مگر دزدی بزرگ تر از این هم میشود؟؟! و گمان کنند همهء مصائب از همین سه هزار میلیارد تومان باشد و جای دیگر خبری نیست و به صرافت نیوفتند و دلخوش باشند.

ناگهان آن رفیق همیشه همراه که روی ویبره بود من را لرزاند و از آن حال خارج نمود و شیطان را لعنت کردم که این ملعون میخواهد من را فریفته و هیمه جهنم نماید

شیطان را لعنت کرده و به کار خود شدم ..

نکته دان.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 350
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 155
  • بازدید سال : 393
  • بازدید کلی : 5,672